نوآوری یعنی چه و چرا به آن نیاز داریم؟
نوآوری عبارت است از خلق یک محصول یا خدمت ارزشآفرین. از این جهت (کاربردی و ارزشآفرین بودن) نوآوری با اختراع و خلاقیت متفاوت است. این تعریفی است که لری کیلی، یکی از ده فرد شاخص نوآوری در جهان برای نوآوری ارائه میکند.
نوآوری در این معنا اشکال مختلفی به خود میگیرد که از جمله آنها میتوان به تجاریسازی یک اختراع (یعنی اضافه کردن ارزشآفرینی به اختراع)، ایجاد کسب و کارهای جدید، نوآوری در خدمات فعلی یک شرکت، سازمان یا نهاد و امثالهم اشاره کرد.
از نظر تاریخی نوآوری پاسخی به تغییر در فضای رقابتی بعد از جنگ جهانی دوم بوده است و هر بار که تغییری در پارادایمها رخ داده است نقش نوآوری نیز برجسته شده است. به طور مثال موج دوم نوآوری بعد از گسترش اینترنت رواج پیدا کرد که بخش اعظم اکوسیستم نوآوری جهانی (و آن بخشی از آن که در ایران مشهور است و به ما منتقل شده است) از جمله شتابدهندهها، استارتاپها و … نتیجه آن است.
اگر بخواهیم نوآوری را متکی به اتفاقات نکنیم باید برای آن برنامهریزی کنیم و برای این کار برنامههای مختلفی وجود دارد، سنتیترین شکل این برنامهریزیها ایجاد بخش تحقیق و توسعه در سازمانها و نهادهاست. پژوهشگاهها نیز اگر نقش تجاریسازی را بر عهده بگیرند نوعی از برنامه نوآوری است. این برنامهها نسل اول نوآوری در جهان هستند. نسل دوم شامل شتابدهندهها، استارتاپاستودیوها و آزمایشگاههای نوآوری میشوند.
همچنین از سال ۲۰۰۰ به بعد پارادایمهای جدیدی در مقایسه با نسل قبل برای نوآوری به وجود آمده است که از آن جمله میتوان به نوآوری باز اشاره کرد. نوآوری باز شکلی از برونسپاری نوآوری است که علاوه بر کاهش هزینهها برای ایجاد نوآوری، نتایج بهتر و متنوعتری را با استفاده از تکثر فکری افراد بیرون از نهاد به وجود میآورد. از مشهورترین برنامههایی که تحت تاثیر این روش فکری به وجود آمدهاند میتوان به هکاتونها اشاره کرد که در آن افراد مختلف برای حل یک مشکل مشخص در مسابقهای شرکت میکنند و به تیم برنده جایزه داده میشود و از راهحل آنها نیز پشتیبانی صورت میگیرد تا برای نهاد برگزار کننده رویداد راهحل به بلوغ برسد.
همانطور که گفته شد، تفاوت بارز نوآوری با خلاقیت در اثرگذاری واقعی و پایدار آن است. به عبارتی نوآوری جنبه کاربردی دارد و این کاربردی بودن را با جذب کاربران و مخاطبانی که حاضر هستند در برابر خدمات یا محصولات ارائه شده هزینه پرداخت کنند اثبات میکند. این تراکنشها همچنین کمک میکند تا نوآوری از نقطهای به بعد بتواند هزینههای اجرا شده برای آن را پوشش دهد و از این جهت پایدار است و نیاز به هزینه مداوم برای ادامه بقا ندارد.
با توجه به موارد گفته شده، برای سازمانها و نهادهایی که قصد بهرهبردن از نوآوری به دلیل علاقه به اثربخشی واقعی دارند گزینههای مختلفی پیش رو است که با توجه به شرایط نهاد و سازمان میتوان به انتخاب یک برنامه پرداخت. عوامل مختلفی در این انتخاب موثر هستند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میزان منابع مد نظر برای ایجاد نوآوری (منابع مالی، نیروی انسانی، منابع ناملموس مانند اطلاعات، زمان مدیران و ...)
- زمان مد نظر برای ایجاد راه حل
- میزان دخالت و نحوه مدیریت راه حل
- میزان ریسک قابل تحمل برای شکست
- سطوح دسترسی و اهمیت و طبقهبندی اطلاعاتی که برای ایجاد نوآوری مهم است
- فرهنگ کاربران و ذینفعان
- میزان پیچیدگی مسائل
- میزان هزینه برای ایجاد راه حلها
- محدودیتهای مدیریتی سازمان و یا نهاد (مانند منع ایجاد قسمت جدید در شرکت یا نهاد یا منع بنگاهداری)
- بیرون یا درونسازمانی بودن خروجی فرآیند
- جنس راه حل (محصول، محصول با تولید انبوه، خدمت آفلاین، خدمت آنلاین)
در مقالات بعدی انواع برنامههای نوآوری را به تفکیک تشریح میکنیم و اثر هر یک از عوامل را بر اینکه باید کدام یک از روشها را انتخاب کنیم بررسی خواهیم کرد.

